اعتماد به نفس داشتن به عنوان یک طراح و چگونگی افزایش آن، موضوع نوشتهای است که در ادامه میخوانید. نویسنده این مطلب، جمال نیکلز (Jamal Nichols)، طراحی حرفهای است که تجربیات خود را در قالب مقاله در اختیار طراحان جوان قرار میدهد. در ادامه، میخوانید که اعتماد به نفس یک طراح حرفهای چه تأثیری بر کار او دارد.
“احساس میکنم که به این رشته تعلق ندارم. “
“دیگران در کارشان خیلی خوب هستند، اما من نمیدانم که اصلاً به سطح مورد نظرم میرسم یا نه.
“چطور باید به هدفم برسم؟”
اینها جملاتی است که همواره در ذهن بعضی طراحان پدید میآید.
اعتماد به نفس پایین و قلبی شکسته باعث به زبان آوردن این جملات میشوند.
دانش آموزان از من میپرسند: “آیا شما از اینکه خود را کارشناس طراحی بنامید احساس خوبی دارید”؟
سالها قبل زمانی که تازه وارد این حرفه شده بودم، من هم احساس غم و اندوه میکردم و فکر میکردم به اندازه کافی خوب نیستم. من به کار طراحان دیگر نگاه میکردم و بعد با وحشت میگفتم: آنها خیلی بهتر از من هستند. هرگز به اندازه آنها خوب نخواهم بود. چطور آنها تا این حد پیشرفت کردهاند؟ من استعداد کافی ندارم.
چنین احساساتی بر کارم و تعاملاتم با مشتری تأثیر میگذاشت. من از پافشاری کردن بر تصمیماتم میترسیدم و از خواستن حقوق و دستمزد بیشتر واهمه داشتم. حتی نمیتوانستم حقوق و دستمزد کافی برای پرداخت بدهیهایم را دریافت کنم.
چرا اعتماد به نفس برای یک طراح حرفهای مهم است؟
اعتماد به نفس عامل مهمی برای موفقیت یک طراح حرفهای است.
اگر به تواناییهای خود اطمینان داشته باشید، هر روز صبح هیجانزده از خواب بیدار میشوید تا به کارهای ارزشمندتان برسید.
هنگام برخورد با مشتریان، با اعتماد به نفس صحبت میکنید. از پذیرش درخواستهای غیر منطقی ، مانند تغییر شکل یا رنگِ طرح امتناع میکنید، چون به کارتان اعتماد دارید.
هنگام مذاکره با کارفرما برای دریافت حقوق و دستمزد، اعتماد به نفس، عنصری کلیدی است. به شما شجاعت لازم را میدهد تا حقوق متناسب با مهارت و دانش خود را مطالبه کنید.
نکته مهم ماجرا این است که اعتماد به نفس باید باورپذیر باشد.
مقالات زیادی در مورد چگونگی تغییر زبان بدن، استفاده از عبارات خاص برای قوی نشان دادن خود و نوع ظاهر و پوشش نوشته شده است. اما شما نمیتوانید یک مدیر با تجربه را با استفاده از تاکتیکهایی که در برخی از وبلاگها آموختهاید، مجاب کنید مگر اینکه ریشه اعتماد به نفس و نحوه ساخت آن را متوجه شده باشید.
اعتماد به نفس دارای سه سطح اصلی است که شما در زندگی خود با آنها مواجه خواهید شد. شما باید از سطح ۱ به سطح ۳ برسید.
۳ سطح اعتماد به نفس
سطح ۱: عدم اعتماد به نفس
در سطح اول فرد اعتماد به نفس ندارد. این طراحان به شدت احساس ناامنی میکنند، مدام با خودشان درگیرند. ممکن است مهارتی داشته باشند اما حتی نمیدانند تا چه حد در آن مهارت خوباند چون اعتماد به نفس کافی برای انجام آن را ندارند.
این افراد به طور کلی از زندگی خود راضی نیستند. حتی نمیدانند باید چه کاری انجام دهند تا مزایایی نصیبشان شود.
بعضی از طراحان که در سطح ۱ قرار دارند جهان را به خاطر وحشتناک و ناعادلانه بودنش سرزنش میکنند. درحالیکه سایر افرادی که شروع به تغییر شرایط زندگی خود میکنند، جایی که در آن با آنها ناعادلانه رفتار شود را ترک میکنند و راههایی را برای مقابله با شرایط مشابه پیدا خواهند کرد. این افراد به سطح ۲ اعتماد به نفس میرسند.
سطح ۲: اعتماد به نفس کمال گرایانه
این افراد هنوز هم اعتماد به نفس اندکی دارند، اما آموختهاند که اگر کارهای سخت را به درستی انجام دهند و همه چیز را واقعاً خوب پیش ببرند، اعتماد به نفسشان بیشتر میشود. زمانی که اعتماد به نفس افزایش یابد، احساس امنیت خواهند کرد.
این سطح قطعاً بهتر از سطح عدم اعتماد به نفس است، اما طراحانی که در این سطح هستند ممکن است به عنوان افرادی مغرور، ربات مانند و درونگرا توصیف شوند زیرا دارای عدم توانایی لازم برای برقراری ارتباط با مردماند.
علاوه بر این، ممکن است بیش از حد با دیگران رقابتی رفتار کنند و جهان اطراف خود را یک جهان خصمانه ببینند، که به تعاملات آنها با دیگران اهمیتی نمیدهد.
وقتی افرادِ سطح ۲ روابط و آدمهای اطراف خود را به اندازه کافی محدود کردند، شروع به تأمل در مورد زندگی خود میکنند و به این نتیجه میرسند که اگرچه کار خود را به حد کفایت خوب انجام دادهاند اما حرفهای عمل نکردهاند. این آغاز سطح ۳ است.
سطح ۳: اعتماد به نفس فراوان
در این سطح شما میدانید که در کارتان خوب و توانایید اما آماتور رفتار نمیکنید. شما نقاط قوت خود را میدانید و از تواناییها و دستاوردهایتان اطلاع دارید و از صحبت کردن در مورد آنها نمیترسید. در عین حال نقاط ضعف خود و جایی را که در آن اشتباه کردهاید را میپذیرید و در مورد آن صحبت میکنید. در این مرحله با دیگران و خودتان مهربانتر میشوید.
سطح ۳ واقعاً سخت است. سختتر از آن، نگهداری و حفظ همیشگی آن است زیرا اعتماد به نفس بالا و متواضع بودن به یک تعادل ظریف نیاز دارد. در واقع انجام این کار بدون تفکر عمیق و خودآگاهی عظیم غیرممکن خواهد بود.
در سطح ۳، شما از نقاط قوت خود اطلاع دارید و نمیترسید در مورد آنها صحبت کنید. در عین حال ضعفهای خود را نیز میدانید و بر این امر واقفید که کجا اشتباه کردهاید، بنابراین از صحبت درباره آنها هم واهمهای ندارید.
تا اینجا با سه سطح از اعتماد به نفس و خصوصیات افرادی که در هرکدام از این سطوح قرار دارند آشنا شدید اما چطور میتوان اعتماد به نفس را افزایش داد؟
یک طراح حرفهای چگونه به این حد از اعتماد به نفس میرسد که قیمت متناسب با مهارتهای خود را مطرح و از آن دفاع کند؟ در مقاله بعد پاسخ این پرسشها را میخوانید.